۱۳۸۹ مرداد ۱۴, پنجشنبه

به کجا چنین شتابان؟


- "به کجا چنین شتابان؟"
گون از نسیم پرسید.
- "
دل من گرفته زینجا،
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟"
- "
همه آرزویم؛ اما
چه کنم که بسته پایم..."
- "‌
به کجا چنین شتابان؟"
- "
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم..."
- "
سفرت به خیر؛ اما، تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی،
به شکوفه‌ها، به باران،
برسان سلام ما را.....

شعر : دکتر شفیعی کدکنی


آهو چه حیوان زیباییه ساکت و عاشق چقدر دوست داشتم یه آهو داشتم ...

این شعر منو یاده آنو میندازه

دلم زیاد گرم نیست اما این شعر حکایت زندگی بسیاری از انسانهایی است که

دلشون می گیره و هوس رفتن می کنند ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر