۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

بیست مهر - چند سطری به یاد حافظ عزیزم



http://www.ido.ir/myhtml/article/1387/m07/13870720021.jpg


امروز روز بزرگداشت حافظ شیرازی هست ،

خواستم چند سطری برای حافظ خودم که در شب های و روزهای این زندگی من بی تاثیر نبوده بنویسم

که گاهی ندانسته وصفهای اونو به تعبیراتی میکشونم که شاید بیراهه باشه ...

اما هر چه هست حافظ دوست قدیمی من....

به تفالی که زدم ثابت شد برام که رنگ عشق و چهره زندگی رو میتونم باهاش بیابم

ماجرای امروزم که بی خبر از چه روزی بودنش کلی آهنگ و نوا شنیدم

و به جاده زندگی افتادم و هدیه ای ناشناخته گرفتم ...

ممنون استاد غیبی من از همه راهنمائیهایت ممنونم ...


در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد


عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

جلوه ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت

عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد


عقل میخواست کز ان شعله چراغ افروزد


برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد


مدعی خواست که آید به تماشاگه راز

دست غیب آمد و بر سینه ی نامحرم زد


دیگران قرعه ی قسمت همه بر عیش زدند


دل غمدیده ی ما بود که هم بر غم زد


۱ نظر:

  1. هوالله
    ====
    درود
    زاد روز این افتخار و اعجاب و احساس مبارک

    پاسخحذف