۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه

آرامش

http://cdn.imgfave.com/image_cache/1286396127133733.jpeg

امروز ظهر سر ناهاریه آهنگی از رادیو می شنیدم
تلفیقی از صدای آب و موزیک آرام بود با خودم فکر میکردم
چه نیازی تو ما انسانها باعث شد که در هر کاری که انجام میدیم به دنبال آرامش باشیم ؟
و اصلا کلمه آرامش و relaxation از چه زمانی به وجود آمدند
بین این فکرها به سرم زد یه فال حافظ
باز کنم از گوشی موبایلم یه فال حافظ زدم و استاد گفت ::

مژده وصـل تو کو کز سر جان برخیزم
طایر قدسـم و از دام جـهان برخیزم


بـه ولای تو که گر بنده خویشم خوانی
از سر خواجـگی کون و مـکان برخیزم


یا رب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشـتر زان که چو گردی ز میان برخیزم


بر سر تربت من با می و مطرب بنـشین
تا بـه بویت ز لحد رقص کـنان برخیزم


خیز و بالا بنما ای بـت شیرین حرکات
کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم


گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش
تا سـحرگـه ز کـنار تو جوان برخیزم


روز مرگـم نفـسی مهلـت دیدار بده
تا چو حافظ ز سر جان و جـهان برخیزم

****آره دارم میفهمم آرامش از کجا اومده ....


۱ نظر:

  1. هر كه‌ دلارام‌ ديد، از دلش‌ آرام‌ رفت‌

    چشم‌ ندارد خلاص،‌ هر كه‌ در اين‌ دام‌ رفت

    سعدی

    پاسخحذف