۱۳۹۰ مرداد ۱۲, چهارشنبه

**

ای روح بزرگ، که صدایت را در باد می شنوم
و نفست، هستی بخش تمامی دنیاست
من را بشنو، من به عنوان یکی از فرزندانت به سوی تو آمده ام
.

من حقیر و ناتوانم و به قدرت و خرد تو نیازمند
به من دستانی عطا کن که آنچه را تو آفریده ای حرمت دهند
و گوش هایی که برای شنیدن آوای تو هوشیار باشند
به من دانایی ده تا از آنچه که به تبار من آموخته ای، از درس هایی که در تک تک برگ ها و سنگ ها پنهان کرده ای، آگاه شوم
.

من در جستجوی قدرتم نه از آن سو که بر برادرانم برتری یابم
بلکه برای آنکه به مصاف بزرگترین دشمنم که خودم هستم، بروم
.
چنان کن که آماده و با دستانی پاک و چشمانی مطمئن به پیشگاه تو آیم،
تا آن زمان که زندگی همچون خورشید غروب می کند،
روح من عاری از شرمساری به سوی تو آید
.

“Chief YellowHawk”

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر