یادداشت های روزانه یک مسافر
۱۳۹۰ تیر ۳۰, پنجشنبه
کوچه
کوچه ای را دور میزنم که روزی باهم آنجا بودیم
به همان کتاب فروشی می روم که تو آنجا بودی
لای برگ کتابها بو میکشم
شاید بیایی وبرویم
ن.ط
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر