ماهي اقيانوس: ببخشيد، شما از من بزرگتر هستيد بنابراين ميتوانيد به من بگوييد كجا ميتوانم چيزي را پيدا كنم كه به آن اقيانوس ميگويند؟
ماهي بزرگتر: اقيانوس، چيزي است كه تو هم اينك در آن هستي.
ـ آه، اين؟ اما اين كه آب است! چيزي كه من به دنبالش ميگردم اقيانوس است.
ماهي كوچك مأيوسانه اين را گفت و در حالي كه در اقيانوس شنا ميكرد در جايي ديگر به دنبال آن ميگشت.
-----------------------------
وقتی فکر می کنم می بینم بیشتر شرایط زندگی ما ها یا خودم همینه ،
ولی چیزی که اینجا حقیقت داره باور کردنه
شاید همون ماهی بزرگتر خدا بوده ...
چقدر داستانک قشنگی بود. مرسی
پاسخحذف